همیشه وقتی سخن از مرد و پدر بود، مردانی از نسل های دهه بیست و سی در ذهنم می آمد، اولین پدران و مردانی که وقتی چشم به این جهان گشودم دیدم.
همیشه وقتی سخن از مرد و پدر بود، مردانی از نسل های دهه بیست و سی در ذهنم می آمد، اولین پدران و مردانی که وقتی چشم به این جهان گشودم دیدم.
مردم ولی نعمت مسئولین هستند، هر چقدر برایشان کار کنیم، کم است.
این مردم همه جور سختی را چشیده اند و تحمل کرده اند. حالا از مسئولین خود می خواهند اندکی سختی تحمل کنند و به فکر مردم خود باشند.
و حالا تارنما و صفحه اینستاگرام عاشق آبادی و گروه عاشق آبادی بدون مرز کار خودشش را شروع کرده است.
بیش از 350 عضو که به قول یکی از اعضاء شگفتانه جدیدی در زمینه رسانه است و فضایی است برای گردهمایی مجازی همه اهالی محل از اقصا نقاط دنیا
گریه می کنیم و وارد این دنیا می شویم. پاک پاک. هراس از این دنیای ناشناخته در وجودمان متبلور است.
ناگهان آغوشی گرم ما را به آرامش دعوت می کند.
درود
شاید برای اولین بار بود شعر طنز را با این شور و هیجان می خواندم، شعری که مرتضی معرفی کرده بود، مرتضایی که آن روزها جذب محفل شعر عاشق آباد در خانه فرهنگ شده بود.